r248
ولی هنوزم خیلی برام جالبه که هر آدمی تو توهم خاص خودشه. یه جور دنیا رو میبینه. هر دو تا از آدما رو که بگیریم دید های متفاوتی به زندگی دارن. برداشتای متفاوت از اتفاقا و رفتارا. یعنی به نظرم اگه میتونستیم همه فکرای همه آدما رو راجع به یه چیز واحد جمع کنیم، هیچ دوتا مجموعه فکری یکی نمیشدن. نمیدونم شاید اون جمله معروف مارمولک که به تعداد آدمای روی زمین، راه هست برای رسیدن به خدا، خیلی بیربط نباشه بهش. هر کی یه جور خدا رو پیدا میکنه این وسط شاید. یکی با بیخدایی پیداش میکنه شاید. از بعد عید که جدی نشستم دینی خوندم و فکر کردم به مفاهیمش، خیلی جاها سر اعتقاداتم گم شدم با خودم. که الان من کجای کارم. راستش الان هم شک دارم که شاید دین، زاده توهم بشره. ولی همه این سوالام و شکهام صرفا هر سری دینی میخونم یه دور بهم یادآوری میشن و اسکیپ میکنم برای بعد کنکور. ولی این نیازِ آدمیزاد به یه هدف غیر دنیایی و وجود خدا رو خیلی خوب درک کردم. با همه مزخرف بودنها و رو مخ بودنای دینی این یه تلنگرو مدیونم بهش.
- ۹۸/۰۳/۱۴