گسستگی پیوسته

از ماست که در ما فرو رفته

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۰۱ ق.ظ


یه معلم ادبیات داریم، هر وقت اومدم اینجا ازش بنویسم احساس ناکافی بودن داشتم نسبت به توصیفم ازش! آستانه رضایتم رو جا به جا کرده خلاصه.

امروز سر کلاس، یادم نیست به چی رسیدیم که برگشت گفت آره انقد بدم میاد از اینایی که اول صب میان تو گروها پیام می‌ذارن صبح دل انگیز پاییزی تون بخیر و چقد زندگی زیباست و لبخند فراموش نشه و فلان، اصن همینارو که آدم می‌بینه که همه ش می‌خوان بگن همه چی خوبه و زندگی زیبائه و اینا، بیشتر حالش بد می‌شه. چیه این زندگی؟ گگگه تو این زندگی :)))

جمله اخرو خیلی غلیظ ادا کرد. نمی‌تونم منتقل کنم حسشو :(

و چقد فهمیدمش!


  • M //

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی