به این ر زنده ایم، نه اون ر
رفتن/رسیدن
جمله بیقراریت از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی، زهر، گوار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد توست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو، عاشق مهر یار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
امروز ی.خ. داشت میگفت ادما تهِ ته ش دنبال موفقیت و شکست نیستن. تو اگه تکون نخوری، میمیری. قدیما میرفتن بیل میزدن بدنشون بیتحرک نمونه، الان میرن باشگاه. قدیما میشستن دعا میکردن، الان میرن پیش روانشناس برای مثبتاندیشی. یه همچین مثالیم واسه بدبختی کشیدن زد که یادم نیست! کلا می گفت ادما اومدهن تا سختی بکشن. به هر نحوی. به اون زندهن. نتیجهش مهم نیست. باید به چالش کشیده شی تا روحت تازه بمونه. واسه اینه که هروقت میخوری زمین، پا میشی و بازم میدویی. حتی بدون این که خودت بفهمی. هر کی م که شکست می خوره، تا یه مدتی، گیجه که ازین جا به بعد دیگه چرا باید برا هدفای بعدیش زور بزنه؟ از کجا معلوم که اونا بشن؟ خب مسئله اینه که اگه این کارو نکنه چی کار کنه؟! زور زدن تو خونشه :)) دیر یا زود، فراموش می کنه، یه انگیزه/نیاز جدید میفته تو وجودش یا خودش میفته تو یه جوّی که وادارش می کنه به دویدن، و می دوئه. بازم. مث خر می دوئه. به همین برکت =))
حالا از اون ور بوم هم نباید افتاد؛ بردهی هدف که نباید شد.
دوییدن، شرط زنده موندنه. فارغ از ماهیت مقصد.
- ۹۷/۰۶/۱۶