گسستگی پیوسته

not random

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ب.ظ
بعضی حس‌ها غیرقابل توصیفن. مثل احساسی که من الان دارم! ترکیبی از تعجب و ناراحتی و نمی‌دونم چی.
خبر مرگ آدما هیچ وقت قابل مقایسه با خبرهای دیگه ای که می‌رسه نیست، چه برسه برای تو باشه آقای اکبری‌نیا :)
  • M //

نظرات  (۲)

دقیقا!
من حتی نمیتونم درک کنم قضیرو!
اینکه یه نفر که یه موقع عی بود، حرف میزد، میدیدمش و و و، الان نیست و این نبودن عه کاملا همیشگی عه و به هیچ وجه راه برگشتی نداره واسم خیلی یه جوریه! نمیفهمم حسم چیه! فقط میدونم‌تعجب کردم از این همه جدی بودن و غیر قابل برگشت پذیر بودنِ مرگ!! این حس رو به مقدار خیلی کمتری هم چند ماه پیش که ارس مرد داشتم!
اینکه یه موقع هایی یه سری آدما بهم میگفتن: "همه چی قابل حل عه، الا مرگ!"
اینو الان دارم میفهممش!
از حسی که دارم، که نمیدونم چیه، نمیدونم حتی ترکیبی از چه حس های پایه ای عه، فقط میدونم درد هم قاطی عه این حس عه!
باید یه جا میزدم حرفامو، شد تو کامنتای تو:) ببخشید:)
پاسخ:
درد بدی قاتیشه.
من یکی دو روز پیش یادش افتاده بودم و با خودم گفتم حتما داره حالش بهتر می‌شه و تا چند ماه دیگه برمی‌گرده مدرسه... اصن باورم نمی‌شه هنوز. باورم نمی‌شه که این آدم باخت!

*برگشت پذیر نبودن شاید کلمه های بهتری میبود:)))
پاسخ:
اوهوم. قشنگ برا هر خبری می‌شه منتظر یه خبر جدید در ادامه‌ش بود غیر از این .______.
نهایتا خبر مراسم ها -_-
این که یهویی همه چی تموم می‌شه و نمی‌تونه مث قبل باشه خیلی عجیبه! قشنگ انگار یه تیکه ایت دیگه باهات نیست تا ابد و می‌لنگی.
خدا به خونواده‌ش صبر بده :] نمی‌دونم چی می‌شه گفت -_-
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی