به نظرم توییتر آیتم dislike رو هم خیلی جدی نیاز داره.
- ۰ نظر
- ۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۵۲
فکر میکردم فکر کردن به ترک تحصیل و رو آوردن به نوازندگی غیرآکادمیک فقط مختص روزاییه که قلمچی میدم.
امروز سنجش دادم و متوجه شدم ذات کنکور برای من همینه گویا :/
- چرا یه جوری حرف میزنی انگار من یه موجود دیگهای ام؟
- چون تو ناموجودی.
واقعا بعضی وقتا حالم به هم میخوره که اینقد وابسته م به روابط انسانی.
و انسان مقابل به اندازه من ارزش قائل نیست براش!
سرعت حرف زدن طرف مقابل از یه حدی که پایینتر میاد، فقط میخوام فرار کنم به کران های دور.
در کمال وقاحت، نردبونی تو دانشگاه نیست که من و رها ازش بالا نرفته باشیم.
آپدیت: یه دونه هست، خیلی تابلو و تو دیده. ضایعه واقعا :))
حالا شاید شما ندونید ولی تو المپیاد کامپیوتر تازه بعد از دوره طلا، افراد وارد یه مرحله رقابتی جدید میشن که تو اون به هر کی زودتر ازدواج کنه مدال میدن! :/
خب دوستان، من تاااازه متوجه شدم دنیا بر پایه عشق میچرخه!
و ما گننند زدیم تو معنی این کلمه.
آدمای جدید رو از توی سالن مطالعه خواهران پیدا کردم!
به نظرم اومد که حداقل در این برهه زمانی، جای مناسبتریه تا فضای مجازی.
چهجوری به این بزرگوار بفهمونم با این که امروز دیدمش بازم دلم براش تنگ شده؟ :(
(اگه خیلی لوس به نظر اومد حرفم باید بگم من سالی یک بار دلم برای کسی تنگ میشه!)